یا حسین فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را به همه عاشقان اباعبدالله حسین (ع) تسلیت عرض می نمایم جمعه 21 / 10 / 1390برچسب:, :: :: نويسنده : پریسا
عصر حسین علیهالسلام، عصر غربت دین بود و عصر انتظار نیز چنین است. قیام حسین علیهالسلام و فرزندش مهدی (عج) برای احیای دین است. منتظر مهدی (عج)، باید از دین، ضرورت، قلمرو و زبان آن و... تحلیلی عمیق داشته باشد تا در این عصر، بتواند زمینهساز حرکت حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه باشد. ي عاشورا، دریچهای به انتظار است و انتظار، تجلی آرزوها و آمال کربلا. انتظار، ثمره کربلاست. بدون کربلا، انتظار بیمعناست. یاران مهدی، همه کربلاییاند و در فراز و فرود تاریخ، غربال شده و آبدیدهاند. مگر میتوان بیعاشورا، انتظار داشت؟ انتظار بیعاشورا، انتظار بیپشتوانه است. انتظار و عاشورا، دو بال پرواز شیعه است؛ اگر این دو نبود، چشمه غدیر هم میخشکید. پیوند فرهنگ عاشورا و انتظار، دلایل و شواهد متعددی دارد. ما در این مقاله، ضمن بیان آنها، به تحلیل و بررسی رهیافتهای برخاسته از آنها خواهیم پرداخت: یک. پیوندها: زیارت عاشورا از خونخواهی امام حسین علیهالسلام در رکاب مهدی خبر میدهد. مطابق روایات، در روز عاشورا و میلاد امام حسین علیهالسلام، باید به یاد حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه بود و در روز میلاد امام زمان عجلاللهتعالیفرجه و شب قدر با زیارت امام حسین علیهالسلام به یاد اباعبدالله علیهالسلام. روز ظهور قائم آل محمد (ص)، عاشوراست. به زیارت امام حسین علیهالسلام و زیارت صاحبالامر علیهالسلام در اعیاد اسلامی توصیه شده است. شهر کوفه، پایگاه مشترک این دو امام معصوم است. امام عصر علیهالسلام به قرائت زیارت عاشورا و زنده نگه داشتن یاد عاشورا عنایت دارند. هر دو امام علیهالسلام با بیعت نکردن با طاغوت به اصلاحگری میپردازند. بالاخره در روایات، آرزوی شهادت در رکاب این دو امام علیهالسلام برای شیعیان، تحسین شده است. دو. تحلیلها: توجه به درگیری و نبرد بین حق و باطل، امری است ضروری و سنتی است الهی و جاری. در این مسیر سختیها و مشکلات فراوانی بوده است. حفظ دین دشوار است. سازشناپذیری این دو امام، تدبیر و مدیریت و تلاش جهت جذب و نیروسازی از تحلیلهای دیگری است که از عاشورا و انتظار به دست میآید. عاشورا و انتظار با تکیه بر سنتهای الهی، دولتهای باطل را به زوال و نابودی میکشانند. عدهای پس از طلب یاری امام، از یاری او به خاطر مشکلات و... باز میمانند و با جدا شدن از سپاه حق به عذاب ابدی دچار میشوند و عدهای، پیروز میدان بوده و سعادتمند میگردند. سه. رهیافتها: ۱- تبیین فرهنگ عاشورا: کربلا، دانشگاه بزرگی است با کلاسها و درسهای بسیار که ابعاد و آموزههای این دانشگاه بزرگ، هنوز هم بر بسیاری پوشیده است. باید در این دریای عمیق، گسترده و پربار، غواصانی ماهر و زبردست، به صید بپردازند تا گوهرها و مرواریدهای گرانبهای آن را به چنگ آورده، در اختیار خواستاران و خریداران قرار دهند. هنوز هم این حرکت عظیم و منشور بینهایت، زوایای پنهان و ابعاد گستردهای دارد که تنها بر عاشقان طالب رخ مینماید. ۲- تبیین دین: ۳- الگو سازی: ۴- معرفت امام: «اَلَسْتُ اَوْلَی بِکُمْ مِنْکُمْ بِاَنْفُسِکُم» (۲) و «النَّبِیُّ اَوْلی بِالْمُوْمِنِینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ» (۳). آنان، از خودمان به ما آگاهتر و مهربانترند و از همه هواهای نفسانی آزادند. این شعار، شعار کسانی است که با درک اضطرار به وحی و حجت، از همه تقلیدها، تلقینها، هوسها، غریزهها و... جدا شدند و رسول و امام را به عنوان مربی خود انتخاب کردند که: «اَنَا وَ عَلِیٌّ اَبَوَا هَذِهِ الْاُمَّه» (۴) این درک از امام و این آگاهی از حق ولایت ایشان، ما را به مقام ابوّت و در نتیجه خونخواهی آنان میرساند؛ آن هم نه پدر جسمانی، بلکه پدر روحانی، مربی، هادی و پیشوا؛ پدری که «مصباح»، «سفینه»، «میزان»، «وارث»، «امین» و «اسوه» است و سبب سعادت و رستگاری، امنیت، حفظ، نجات، عزّت، قبولی اعمال و... است. مرجع : روزنامه رسالت صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|